به گزارش گروه بین الملل فرهنگ نیوز، با آغاز ناآرامی ها در ترکیه بسیاری از کارشناسان آنچه در این کشور در روزهای گذشته رخ داد را در راستای تحولات جهان عرب در دو سال گذشته تحلیل کرده و حتی از آن با عنوان بهار ترکی یاد کردند. این در حالی است که هنوز مدرک مستدلی دال بر درخواست اکثریت مردم ترکیه برای برکناری رجب طیب اردوغان در دست نیست و در این مسیر نمی توان همراهی موج عظیمی از مردم با دولت در چند دهه اخیر و انتخابات برگزار شده در این کشور را فراموش کرد. سیاست های اقتصادی حزب عدالت و توسعه به گونه ای برنامه ریزی شده و پیش می رود که به عقیده بسیاری از تحلیل گران ترکیه تا سال ۲۰۲۳ در زمره ده کشور برتر جهان در حوزه اقتصاد قرار خواهد گرفت. عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه که خود از حزب عدالت و توسعه است در جریان این ناآرامی ها انعطاف سیاسی بیشتری از خود نشان داده اما تاکید می کند که اعتراض های مردمی در ترکیه شاید از جنس اعتراض های وال استریت در ایالات متحده باشد اما برگرفته از خیزش های مردمی در خاورمیانه نیست.
از نگاه تحلیلی این نکته برجسته است که سردادن برخی شعارها توسط معترضان در میدان «تقسیم» احتمالات مربوط به فرصتیابی احزاب مخالفی چون حزب جمهوری خلق، حرکت ملی و گروههای چپگرا را افزایش داده است. چنانچه در برخی از این شعارها از رویکرد «عدالت و توسعه» به تندی انتقاد شده و حتی این حزب را به داشتن طرحی بلندمدت برای تضعیف پایههای سکولاریسم کمال پاشا آتاتورک میدانند. به نظر میرسد که حوادث روزهای اخیر در ترکیه پیامدهایی در سطوح سیاسی، اجتماعی و مذهبی ترکیه در پی خواهد داشت و میتواند به یک مدل اعتراضی در برابر طرحهای آتی «عدالت و توسعه» تبدیل شود. از طرف دیگر «عدالت و توسعه» یک استراتژی بلندمدتتری تحت عنوان «چشمانداز ۲۰۲۰» ترسیم کرده و قصد دارد شرایط را برای ادامه حکومت «عدالت و توسعه» فراهم کند، تا آنجا که اکنون رسانهها از خود رای بودن اردوغان سخن میگویند اما به نظر میرسد مقامهای ترکیه میکوشند برای برونرفت از این کشمکشها، حوادث اخیر را شبیه اعتراضات مدل اروپایی قلمداد کنند نه آنکه تحتتاثیر حوادث منطقهای. این مساله به «عدالت و توسعه» کمک میکند که خود را از لبه تیز فرصتجویی احزاب رقیب برهاند.
تظاهرات اخیر مردم ترکیه هر چند ظاهری رفاهی و خدماتی دارد، اما در قالب مطالبات متراکم چندین ساله مردم ترکیه نسبت به دولت رجب طیب اردوغان قابل تجزیه و تحلیل است. شروع درگیریها از آنجا ناشی شد که مردم پس از نزدیک به ۱۰ سال از حاکمیت دولت اردوغان از دولت به ستوه آمدهاند. دخالتهای دولت رجب طیب اردوغان در مسائل سوریه و ایجاد فضای بدبینی نسبت به اجتماع و جامعه اسلامی ترکیه هم موجب شد که مردم و احزاب چپ و لائیک از دوگانگی رفتار دولت اردوغان و اقدامات تخریبی در مسائل سوریه ناراضی و دست به تظاهرات بزنند. در حقیقت در ادبیات سیاسی دولت اردوغان واژه استعفا جایی ندارد. دولت اردوغان باید استعفا میداد، اما از آنجایی که درصدد تثبیت قدرت خود است، در شرایط کنونی استعفا نخواهد داد. اگر به گونهای تظاهرات گسترش یابد مسلماً آمریکا به خاطر پایگاههای خود، دولت اردوغان را مجبور خواهد کرد استعغا دهد. در واقع تفاوت عمده بهار عربی نیز همین است که اردوغان در نهایت استعفا می دهد و یا انتخابات زود هنگام برگزار میگردد، نه سرنگونی!
نظرات شما عزیزان: